بلال

معنی بلال
[بِ] (ع اِ) آب. (منتهی الارب). ماء. (اقرب الموارد). بَلال یا بُلال. رجوع به بَلال شود. || تری و نمناکی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) :
بفرش و جامه توانگر شدم همی پس از آنک
بحبس جامهء من شال بود و فرش بلال
نگاه کن که چگونه زید کسی در حبس
که فرش و جامهء او از بلال باشد و شال.
مسعودسعد.
|| هرچه که حلق را تر گرداند از آب و شیر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || شیر. (دهار) (منتهی الارب). و از آنست: انضحوا الرحم ببلالها؛ أی صلوها بصلتها و ندوها. (منتهی الارب). || جِ بُلّه. (منتهی الارب). || جِ بله و آن نادر است. (از ذیل اقرب الموارد از لسان). رجوع به بله شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.