بلاغات
[بَ] (ع اِ) جِ بَلاغ. (ذیل اقرب الموارد). رجوع به بلاغ شود. || سعایت وسخن آرائیها بدروغ. (منتهی الارب). وشایات و سخن چینی ها، گویی آن جمع بلاغه است، گویند «لایفلح أهل البلاغات». (از اقرب الموارد). || سخن آرایی ها. چیره زبانیها :
قوی در بلاغات و در نحو چست
ولی حرف ابجد نگفتی درست.سعدی.
قوی در بلاغات و در نحو چست
ولی حرف ابجد نگفتی درست.سعدی.