بکر
[بَ کَ] (ع مص)(1) شتابی کردن بسوی کسی و شتافتن. (ناظم الاطباء). شتابی کردن.
(منتهی الارب). شتافتن به چیزی. (از اقرب الموارد). || بامداد کردن و پگاه برخاستن. (زوزنی). || قوی شدن بر سحرخیزی. (از اقرب الموارد).
(1) - از باب سمع. (منتهی الارب).
(منتهی الارب). شتافتن به چیزی. (از اقرب الموارد). || بامداد کردن و پگاه برخاستن. (زوزنی). || قوی شدن بر سحرخیزی. (از اقرب الموارد).
(1) - از باب سمع. (منتهی الارب).