بقا
[بَ] (اِخ) محمد بقا. از اولاد خواجه عبدالله انصاری است که بسال بیست و شش از جلوس اورنگ زیب درگذشته. او راست: تاریخ مرآت جهان نما که محمدرضا برادر وی مرتب کرده است. این دو بیت از اوست:
جا کنم در سایهء آن سرو قد
که رسد از عالم بالا مدد.
قدت را سرو خوش بالاست گفتم
ببالایت که حرف راست گفتم.
(از صبح گلشن).
و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج2 شود.
جا کنم در سایهء آن سرو قد
که رسد از عالم بالا مدد.
قدت را سرو خوش بالاست گفتم
ببالایت که حرف راست گفتم.
(از صبح گلشن).
و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج2 شود.