بشاش
[بَشْ شا] (ع ص) کسی که دارای خوشرویی و شادمانی بسیار باشد. (ناظم الاطباء). مرد خنده رو. (آنندراج). خوش و تازه رو. (غیاث). همیشه خندان. (ناظم الاطباء). در عربی به معنی خرم و گشاده روی. (از مؤید الفضلاء). گشاده روی. خوش طبع. هشاش. شکفته. باروح. طلق الوجه :
چون سلیمان از خدا بشاش بود
منطق الطیری ز علمناش بود.مولوی.
چون سلیمان از خدا بشاش بود
منطق الطیری ز علمناش بود.مولوی.