بسیجی
[بَ] (ص نسبی) مُشَمَّر. آماده. مجهز :
بجان تشریف مدح(1) من بسیجد
مرا چون دید در مدحت بسیجی.سوزنی.
|| قابل تجهیزات(2). (واژه های فرهنگستان ایران).
(1) - ن ل: حمد.
(2) - Mobilisable.
بجان تشریف مدح(1) من بسیجد
مرا چون دید در مدحت بسیجی.سوزنی.
|| قابل تجهیزات(2). (واژه های فرهنگستان ایران).
(1) - ن ل: حمد.
(2) - Mobilisable.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول