بزه کار
[بَ زَ / زِ] (ص مرکب) مأثوم. عاصی. مذنب. بزه مند. آثم. تبه کار. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). گناهکار. مجرم. (ناظم الاطباء). گناه کننده را گویند و بعربی اثیم نامند بوزن جسیم. (مجمع الفرس). گنه کار. خطاکننده، و آنرا به عربی اثیم خوانند، و با کاف فارسی هم گفته اند. (برهان). ج، بزه کاران. (ناظم الاطباء).