برو
[بَ] (حرف اضافه + ضمیر) (از: بر + ـو، مخفف او) مخفف بر او. (ناظم الاطباء):
همی تاخت تا پیش قیصر چو باد
سخنهای خسرو برو کرد یاد.فردوسی.
و رجوع به بر و او شود. || (اِ) بالا. روی. زبر. (ناظم الاطباء).
همی تاخت تا پیش قیصر چو باد
سخنهای خسرو برو کرد یاد.فردوسی.
و رجوع به بر و او شود. || (اِ) بالا. روی. زبر. (ناظم الاطباء).