برقی
[بَ] (ص نسبی) منسوب به برق در همهء معانی. || هر دستگاه که با خود برق بحرکت درآید یا ایجاد حرکت کند چون چرخ برقی و تراموای برقی و اجاق برقی و غیره. || کسی که بکار برق و ساختن آلات و ادوات که منسوب به آن است پردازد. || بسرعت و بشتاب. زود: برقی برو برگرد.
- کفش برقی؛ قسمی کفش که از ورنی سازند و براق است.
|| قسمی جامه که از آن رویهء کفش کنند. (یادداشت مؤلف).
- کفش برقی؛ قسمی کفش که از ورنی سازند و براق است.
|| قسمی جامه که از آن رویهء کفش کنند. (یادداشت مؤلف).