برطله
[بُ طَ لَ] (ع اِ) کلاه. (غیاث اللغات از قاموس). کلاه قرمز :
زن مکرر کرد کای با برطله(1)
کیست بر پشتت فروخفته هله؟مولوی.
و رجوع به برطل شود.
(1) - ن ل: بیحوصله، و در آن صورت شاهد اینجا نیست.
زن مکرر کرد کای با برطله(1)
کیست بر پشتت فروخفته هله؟مولوی.
و رجوع به برطل شود.
(1) - ن ل: بیحوصله، و در آن صورت شاهد اینجا نیست.