برزن

معنی برزن
[بَ زَ] (اِ)(1) برزین. کوی. (صحاح الفرس). کوچه و محله. (برهان). کوچه. (غیاث اللغات). سرکوچه و محلت باشد. (اوبهی). محلت. (صحاح الفرس). قسمی از شهر. محله :
آمد آن نوبهار توبه شکن
پرنیان گشت باغ و برزن و کوی.رودکی.
جهان شد پر از شادی و خواسته
در و بام هر برزن آراسته.فردوسی.
بی اندازه در شهر ما برزن است
بهر برزنی ده هزاران زن است.فردوسی.
زهر برزنی مهتری را بخواند
به دروازه بر پاسبانان نشاند.فردوسی.
با نیکوان برزن اگر برزند به حسن
هر چند برزنند هم او میر برزن است.
یوسف عروضی.
من و باغی خوش و پاکیزه لب جویی
دل من بگرفت از خانه و از برزن.فرخی.
به هر آن برزن کو برگذرد روزی
بوی مشک آید تا سالی از آن برزن.فرخی.
و یا اندر تموزی مه ببارد
جراد منتشر بر بام و برزن.
منوچهری.
ز ایوان به کیوان برآمد خروش
ز برزن فغان خاست وزشهر جوش.اسدی.
ای فتنهء شهر و آفت برزن
در روی تو خیره مانده مرد و زن.قطران.
تا تو بر این برزنی نگاه کن ای پیر
چند جوانان برون شدند ز برزن.
ناصرخسرو.
همه شادی و طرب جوید و مهمانی
که بیارندش ازین برزن و آن برزن.
ناصرخسرو.
مگو اسرار حال خویش با زن
که یابی راز فاش از کوی و برزن.
ناصرخسرو.
بشهر و برزن خود در چه یابی
جز آن کان اندر آن شهر است و برزن.
ناصرخسرو.
ازپس هجر فراوان چون بدیدم در رهش
آن بتی را کافت آفات و فتنهء برزن است.
سنائی.
از سنبل دو زلفش و از لالهء رخش
پر سنبل است کویش و پر لاله برزنش.
سوزنی.
نظیر تو ز کریمان دهر پیدا نیست
بهیچ شهر و نواحی بهیچ برزن و بوم.
سوزنی.
ای ترک می بیار که عید است و بهمن است
غایب مشو که موسم بازی برزن است.
انوری.
|| توسعاً ناحیه و سرزمین :
نشاید یافتن در هیچ برزن
وفا در اسب و در شمشیر و در زن.نظامی.
- بوم و برزن؛ سرزمین و قلمرو و ناحیه :
نه دشمن برست از زبانش نه دوست
نه سلطان که این بوم و برزن ازوست.
سعدی.
|| صحرا. (برهان). || (ص) اجنبی. خارجی. (یادداشت مؤلف). مقابل خویش :
که از تخم خویشش یکی زن دهم
نه از نامداران برزن دهم.فردوسی.
(1) - در اوستا و پارسی باستان کلمه معنی شهر دارد و بعدها از وسعت مفهوم آن کاسته شده است و معنی محله گرفته. (از حاشیهء برهان قاطع).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.