بدی
[بَ دی ی] (ع ص)(1) نخست. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نخستین و اولین. (غیاث اللغات) (آنندراج). اول. (معجم متن اللغه) حدیث: الحمدلله بدیاً. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || کار شگفت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). || چاهی که در اسلام کنده باشند. (منتهی الارب) (از معجم متن اللغه) (آنندراج). و رجوع به بدی ء و بدء شود.
(1) - در اصل این لفظ بر وزن فعیل (بدی ء) است. (از غیاث اللغات).
(1) - در اصل این لفظ بر وزن فعیل (بدی ء) است. (از غیاث اللغات).