بدود
[بُ] (ع اِ) جِ بُدّ. بتها. (یادداشت مؤلف)(1): زر از قدود بدود و اجسام اصنام و ابدان اوثان فرومیریختند و بر درها و دیوارها می بستند. (ترجمهء تاریخ یمینی چ سنگی ص421).
(1) - در فرهنگها جِ بد (معرب بت)، بدده و ابداد آمده است.
(1) - در فرهنگها جِ بد (معرب بت)، بدده و ابداد آمده است.