آتش فشان
[تَ فَ / فِ] (نف مرکب) آن چیز یا آن کس که آتش افشاند.
- طیارهء آتش فشان؛ کشتی که با آن نفت و آتش بدشمن می افکندند :
مرکبی دریاکش و طیاره ای آتش فشان
گه نشیب و گه فراز و گاه وصل و گاه نای.
منوچهری.
-کوه آتش فشان و آتش افشان؛ کوهی که از دهانهء آن آب سیه و آتش و خاکستر سوزان بیرون جهد. بُرْکان.
- طیارهء آتش فشان؛ کشتی که با آن نفت و آتش بدشمن می افکندند :
مرکبی دریاکش و طیاره ای آتش فشان
گه نشیب و گه فراز و گاه وصل و گاه نای.
منوچهری.
-کوه آتش فشان و آتش افشان؛ کوهی که از دهانهء آن آب سیه و آتش و خاکستر سوزان بیرون جهد. بُرْکان.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.