بختک
[بَ تَ] (اِ مصغر) مصغر بخت. (ناظم الاطباء). || کابوس. خانق. نیدلان. جاثوم. سکاچه. ضاغوط. مندد. عبدالجنه. فرنجک. کرنجو. باروک. برک. نیدل. جثا. درفنجک. (ناظم الاطباء). برخفج. (یادداشت مؤلف). سنگینی که در خواب بر کسی پیدا شود. || (اِخ) نام وزیر انوشیروان است. (ناظم الاطباء). اما این استوار نیست. رجوع به بختگان شود.