آتش زنه

معنی آتش زنه
[تَ زَ نَ / نِ] (اِ مرکب) چیزی که با آن بسودن و اصطکاک آتش پدید آرند، خواه از دو چوب باشد که زبرین را زند و زیرین را زنده گویند، و خواه از آهن و سنگ بود که آن را سنگ و چخماق خوانند. زند و زنده. قداحه. مقدحه. چخماق :
ای خداوندی که روز خشم تو از بیم تو
درجهد آتش بسنگ آتش و آتش زنه.
منوچهری.
گوییش پنهان زنم آتش زنه
نی بقلب از قلب باشد روزنه.مولوی.
آتش زنه و سوخته و سنگ بهم
کی درگیرد چو سوخته دارد نم
نزدیکی و دوریت بلائی است عظیم
دوری ز تو کافری و نزدیکی هم.
افضل الدین کاشانی.
|| آتش گیره. فروزینه. شبوب.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.