بامدادی

معنی بامدادی
(ص نسبی) منسوب به بامداد. (ناظم الاطباء).
- باد بامدادی؛ باد صبح. نسیم صبح :
ای باد بامدادی خوش میروی به شادی
پیوند روح کردی پیغام دوست دادی.
سعدی (طیبات).
- خواب بامدادی؛ فخه. صَبحَه. (منتهی الارب). آن خواب که تا برآمدن آفتاب کشد.
- شراب بامدادی؛ صبوح. (منتهی الارب).
- گلهای بامدادی؛ گلهای صبحگاهی. گلها که صبح بشکفند. گلها که صبحگاهان بخندند :
خواهم که بامدادی بیرون روی به صحرا
تا بوستان بریزد گلهای بامدادی.
سعدی (طیبات).
- نسیم بامدادی؛ نسیم صبحگاه. باد صبح.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.