بالشت
[لِ] (اِ) نوعی پول در تداول مردم چین. اسکناس. پول چاو. ابن بطوطه گوید: خرید و فروش مردم چین نه بدینار و نه درهم است بلکه آنان بقطعاتی از کاغذ خرید و فروش می کنند که هر قطعهء آن به اندازهء کف دست چاپ شده است و هر بیست و پنج قطعه از آن بلِت نامند و در حکم دینار نزد ماست، چون یکی از این کاغذها پاره شود، آنرا به دارالسکه می برند و در آنجا عوض میکنند و از این بابت اجرتی هم نمی طلبند، و چون کسی ببازار رود نمیتواند با درهم یا دینار نقره و طلا خرید و فروش کند بل باید آن را تبدیل به بالشت نماید و سپس با آن آنچه میخواهد خریداری کند. (از سفرنامهء ابن بطوطه). || نام وزنی است مقدار هشت مثقال و دو دانگ طلا. (هفت قلزم). || شبر. وجب. (ناظم الاطباء).