باری
(اِخ) نام قصبه ای است در هندوستان (برهان) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). نام قصبه ای است از ملک هندوستان که چندین ده بدو متعلق است. (جهانگیری). قصبه ای است معروف حوالی آگر... (رشیدی: باره). نام قصبه ای بود از هندوستان که بعد اکبرآباد نامیده شد. (فرهنگ نظام). ابوریحان بیرونی در ماللهند مینویسد: شهر کنوج در مغرب نهر گنگ است. شهر بسیار بزرگی است ولی اکنون بیشتر آن غیرآباد است بعلت انتقال پایتخت از آنجا بشهر باری که در مشرق گنگ است. (ماللهند چ لیپزیک 192 ص97 س 10 و ص98 س 6-10 و ص130 س 30) :
آن شاه عدوبند که بگرفت و بیفکند
گرگی و دژم شیری اندر ره باری.
فرخی (از رشیدی: باره) (انجمن آرا) (آنندراج).
چو شهریار زمانه به باری اندر شد
خبر شنید که رفت او ز راه دریابار.
فرخی (دیوان ص 64).
رجوع به شعوری ج 1 ورق 197 برگ ب شود.
آن شاه عدوبند که بگرفت و بیفکند
گرگی و دژم شیری اندر ره باری.
فرخی (از رشیدی: باره) (انجمن آرا) (آنندراج).
چو شهریار زمانه به باری اندر شد
خبر شنید که رفت او ز راه دریابار.
فرخی (دیوان ص 64).
رجوع به شعوری ج 1 ورق 197 برگ ب شود.