بابل
[بِ] (اِخ) بلغت یونانی نام ستارهء مشتری باشد(1). (برهان) (عجائب البلدان از شرفنامهء منیری). رجوع به مشتری شود. || (اِ) مشرق را نیز گویند. (برهان). || ظاهراً بمعنی مغرب آمده است. || فرقه. (معجم البلدان) (مرآت البلدان).
(1) - در سریانی Bil یا Bel ستارهء مشتری است. (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).
(1) - در سریانی Bil یا Bel ستارهء مشتری است. (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).