ابن عم
[اِ نُ عَم م] (ع اِ مرکب) پسرعمو. (محمودبن عمر ربنجنی). پسرعم. عموزاده. عم زاده. پسر نیای پدری. (مهذب الاسماء).
-ابن عمّ کلاله؛ پسر نیای دور. (مهذب الاسماء).
- ابن عمّ لَح؛ پسر نیای نزدیک. (مهذب الاسماء).
-ابن عمّ کلاله؛ پسر نیای دور. (مهذب الاسماء).
- ابن عمّ لَح؛ پسر نیای نزدیک. (مهذب الاسماء).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول