ابن عرس
[اِ نُ عِ] (ع اِ مرکب) جانوری بَرّی شبیه بموش، سر و پاهای آن بزرگتر و درازتر از آن، موی دُمش افشان و در مصر بخانه ها الفت گیرد و بدانجا به عرسه معروف است. و گویند چون طعامی زهرگین بیند موی بر اندام راست کند و فریاد برآورد. راسو. (خلاص نطنزی). سرغوب. پُرسُق. موش خرما. (برهان). ابوالحُمارِس. عرسه. ج، بنات عرس، بنوعرس.