این
[اَ] (ع مص) رسیدن هنگام و وقت: آن الوقت ایناً؛ رسید هنگام و وقت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و منه: آن لک ان تفعل کذا؛ رسید هنگام که این کار بکنی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درمانده گردیدن: آن ایناً؛ ای تعب و اعیی؛ درمانده گردید. (ناظم الاطباء). مانده شدن و حیران شدن. (آنندراج). مانده شدن. (المصادر زوزنی).