ایم
[اَ] (ع اِ) مار. افعی را هم گفته اند. (اقرب الموارد). مارسفید. (غیاث اللغات).(1) مارسپید باریک. ج، اَیّوم. (ناظم الاطباء). صاحب متن اللغه آرد: اَیُم و اَیِّم مار سپید و لطیف و تعمیم دارد بر جمیع مارهای نر و ماده. ج، ایوم. (متن اللغه ج 1 ص226). و رجوع به اَیِّم و تاج العروس ج 8 ص196 و شرح قاموس ص 925 شود.
(1) - در آنندراج بظاهر نقل از منتهی الارب آورده: ایم، بالفتح و بالکسر، مار سپید را گویند. ج، ایوم. ولی ضبط دوم (بالکسر) را امهات لغت مردود دانسته اند. رجوع به تاج العروس ج 8 ص196 و شرح قاموس ص925 و اَیِّم شود.
(1) - در آنندراج بظاهر نقل از منتهی الارب آورده: ایم، بالفتح و بالکسر، مار سپید را گویند. ج، ایوم. ولی ضبط دوم (بالکسر) را امهات لغت مردود دانسته اند. رجوع به تاج العروس ج 8 ص196 و شرح قاموس ص925 و اَیِّم شود.