ایذا
(ع اِ) رنج و آزار و عذاب و زحمت و جور و ستم و جفا و تصدیع و آزردگی و محنت. (ناظم الاطباء). ایذاء :
زبان درنهندش به ایذا چو تیغ
که بدبخت زر دارد از خود دریغ.سعدی.
بسمع رضا مشنو ایذای کس.سعدی.
که مگریکی از غلامان او بدو ایذائی و زحمتی رسانیده است. (تاریخ قم ص249). رجوع به ایذاء شود.
زبان درنهندش به ایذا چو تیغ
که بدبخت زر دارد از خود دریغ.سعدی.
بسمع رضا مشنو ایذای کس.سعدی.
که مگریکی از غلامان او بدو ایذائی و زحمتی رسانیده است. (تاریخ قم ص249). رجوع به ایذاء شود.