اهداف
[اِ] (ع مص) به پنجاه نزدیک گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). به پنجاه نزدیک رسیدن. (آنندراج) || برآمدن بر چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بالای چیزی رفتن. (آنندراج). || پناه بردن به چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پناه بردن. (آنندراج). || منتصب گردیدن چیزی جهت کسی. (منتهی الارب). عرضه شدن چیزی برای کسی. (از اقرب الموارد). منتصب گردیدن چیزی جهت کسی. (ناظم الاطباء). || نزدیک کسی رسیدن یا ایستادن یا استقبال نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بر پای ایستادن. (آنندراج). || کلان گردیدن سرین چنانکه بهدف ماند. (منتهی الارب) (آنندراج). کلان سرین گردیدن چنانکه به هدف مانا باشد. (ناظم الاطباء).