اول
[اَ] (ع مص) بازگشتن. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). برگشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || سطبر شدن روغن و انگبین و جز آن. (منتهی الارب) (تاج المصادر ). ماسیدن و بستن روغن و جز آن. || اصلاح آوردن و سیاست کردن. (اقرب الموارد) (تاج المصادر ) (آنندراج). سیاست راندن. || اولی شدن. (ناظم الاطباء).