انگشتر

معنی انگشتر
[اَ گُ تَ] (اِ)(1) حلقه ای از زر یا سیم یا فلز دیگر و یا از احجار کریمه که در انگشت کنند. (حاشیه برهان قاطع چ معین). خاتم. (دهار) :
بباید درفش همایون شاه
هم انگشتر تور با من براه.
(شاهنامه چ بروخیم ج1 ص116)(2).
می دهد ملک سلیمان را ز کف شهرت پرست
طفل را در دست حلوا بهتر از انگشتر است.
کلیم (از آنندراج).
بی داغ چو نام دل کنم ثبت
انگشتر بی نگین نویسم.
طالب آملی (از آنندراج).
- انگشتر پا؛ انگشتری که زنان در انگشت پا کنند. (آنندراج).
- || به مجاز چیزی بی رتبه و بی اعتبار.؛(آنندراج) :
قد چو خم می شود انگشتر پا می گردد
قدر و قیمت بهوا نیست کهن سالان را.
صائب.
حجاب آسمان کی مانع ما می تواند شد
فلک ما را کجا انگشتر پا می تواند کرد
صائب (از آنندراج)(3).
- انگشتر زنهار؛ عبارت از آن است که پادشاهان جبار چون خواهند که کسی را امان بخشند و مردم مزاحم احوال او نگردند برای تصدیق وی انگشتری یا تیری به وی می دهند. (از آنندراج). انگشتر که شاهان فرستادندی کسی را بنشانهء امان. (یادداشت مؤلف) :
هرکه لب بست از سخن، با او کسی را کار نیست
مهر خاموشی کم از انگشتر زنهار نیست.
اثر (از آنندراج).
تا نریزد خون او را لعل آن شیرین دهن
دارد اندر لب عقیق انگشتر زنهارها.
اثر (از آنندراج).
و رجوع به ترکیبات انگشتری شود.
(1) - در شهمیرزادی angoshtar، گیلکی angushtar(حاشیهء برهان قاطع چ معین). در وجه اشتقاق انگشتر اختلاف است: 1- انگشتر مخفف «انگشتور» است. یعنی صاحب انگشت، پس واو را بجهت تخفیف حذف کرده اند. (غیاث اللغات از خیابانی) (آنندراج). این وجه بعید است، چه انگشتور شاهد استعمالی ندارد و این وجه اشتقاق هم نظیر ندارد. 2- بعضی آنرا مخفف «انگشت آرای» دانسته اند. (یادداشت مرحوم دهخدا). هرچند انگشت آراانگشتری آمده اما تخفیف آن بصورت انگشتر بسیار بعید است. 3- از انگشت + تر (مقایسه شود با نیشتر از نیش). عجالهً نگارنده همین وجه را ترجیح میدهد. (از مقالهء دکتر معین در مجلهء یغما سال 13 شمارهء 1 ص54). با شواهدی که ذیل کلمهء انگشتری خواهد آمد و با توجه به اینکه در بیشتر متون نثر و نظم زبان فارسی حداقل تا قرن دهم کلمهء «انگشتری» بکار رفته است نه «انگشتر» قطعیت این نظر مورد تأمل است. اقسام انگشتر: بادامی، بامبه ای (بمبه ای)، چهار حلقه، رکابی، زه روسی، سرچنگی، شکوفه، عمامه ای، قفلی، ماری، مصری.
(2) - فرهنگها این بیت را برای انگشترانگشتری شاهد آورده اند ولی انگشتری خواندن آن در بیت مخل وزن و معنی نیست. (یادداشت مؤلف). در شاهنامه فردوسی طبق ولف فقط یکبار انگشتر آمده و آن هم مورد فوق است. طبق همان فهرست 30 تا 31 بار «انگشتری» در شاهنامه آمده است. و رجوع به انگشتری و انگشترین شود.
(3) - صاحب آنندراج نوشته است که در این بیت از انگشتر مانع و حجاب مستفاد میشود!
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.