آبیار
[آبْ] (ص مرکب، اِ مرکب) آنکه کشت را آب دهد. اویار. آب بخش. میرآب. قلاد. ساقی :
تا کشت تخم مهر تو، یکدم جدا نشد
از چشمه سار خون جگر آبیار چشم.
کمال اصفهانی.
تا کشت تخم مهر تو، یکدم جدا نشد
از چشمه سار خون جگر آبیار چشم.
کمال اصفهانی.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول