انصراف
[اِ صِ] (ع مص) برگشتن و بازماندن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بازگشتن. (تاج المصادر بیهقی) (مجمل اللغه) (ترجمان القرآن جرجانی). انکفاء. (از اقرب الموارد). بازگشتن و مراجعت و انقلاب. (غیاث اللغات) (آنندراج). واگشتن. انصفاق. بازگشتن از جایی. بازگشتن از رای و عقیدتی. بازگشتن از قصدی. (یادداشت مؤلف). || (اصطلاح نجوم) دور شدن کوکبی است از کوکب دیگر بتمام جرم خود. (یادداشت مؤلف). || (اِمص) بازگشت و روانگی و رحلت. (ناظم الاطباء).
- انصراف از خدمت؛ بازگشت از خدمت. (ناظم الاطباء).
- انصراف دادن؛ منصرف کردن. منقلب کردن. مراجعت دادن. (یادداشت لغت نامه).
- || منصرف شدن.؛
- انصراف از خدمت؛ بازگشت از خدمت. (ناظم الاطباء).
- انصراف دادن؛ منصرف کردن. منقلب کردن. مراجعت دادن. (یادداشت لغت نامه).
- || منصرف شدن.؛