انبار
[اَمْ] (ع اِ) جِ نِبْر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). خانهء گندم و جو و جز آن. (مهذب الاسماء). خرمنهای خوراک از گندم و جو و غیر آن. (از شرح قاموس). جاهای گرد کردن غله و جز آن. (از منتهی الارب). ابوبکر گفته انبار اعجمی است اگرچه لفظ آن نزدیک به نبر است و دیگری گفته انبار اهرأ طعام (نیک پخته تر طعام) است و واحد آن نبر و جمع الجمع آن انابیر است. (از معرب جوالیقی). و رجوع به نبر و انبار (اِ) شود. || (اِخ) جاهایی میان دشت و صحرا و دههای نزدیک بهشهر. (شرح قاموس).