ابن بجده
[اِ نُ بَ دَ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) دانای حقیقت کار و کنه آن، و نظیر آن در زبان عرب هو ابن بعثطها و ابن ثامورها و ابن سرسورها و ابن ثراها و ابن مدینتها و ابن زوملتهاست: هو ابن بجدتها؛ او دانای بحقیقت آن امر است. || دلیل. هادی. || کسی که از گفتهء خود نگردد.