انابت
[اِ بَ] (از ع، مص) به خدای تعالی بازگشتن. (منتهی الارب). بازگشتن بسوی خدا. (از ناظم الاطباء). بازگردیدن بسوی خدا و بازگشتن از کارهای بد. توبه کردن و دعا خواستن. (غیاث اللغات) (آنندراج). بازگشتن. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی). || (اِمص) توبه. پشیمانی. (از فرهنگ فارسی معین) : و زاد آخرت را طعام و شراب نیست که ایمان و عمل صالح و توبه و انابت زاد آخرت است. (تاریخ بیهق ص81). بدو [ بمرجع ] باید پیوست... و فزع او مشاهدت کرد آنگاه انابت مفید نباشد. (کلیله و دمنه). چون بمثل آن مبتلا شود در پناه توبت و انابت گریزد. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 340).
ای سوزنی بر اسب انابت سوار شو
بستان ز دست دیو فریبنده پالهنگ.سوزنی.
یکی از بندگان گنهکار پریشان روزگار دست انابت بامید اجابت بدرگاه حق جل و علا بردارد. (گلستان). و رجوع به انابه شود. || قلب را از تاریکی های شبهه بیرون آوردن است، و گفته اند انابت بازگشت از کل است بسوی آنکه کل از آن اوست و گفته اند انابت بازگشت از غفلت بسوی ذکر [ یادآوری خدا ]و از وحشت بسوی اُنس است. (از تعریفات جرجانی). نزد سالکان عبارت است از رجوع از غفلت بذکر، و گفته اند توبه در افعال ظاهری است و انابت در افعال نهانی و امور مربوط به باطن یعنی در اموری که بین بنده و حق تعالی است. و نیز گفته اند انابت بازگشت بخداست از هر چیزی. و شیخ شهاب الدین گفته است: «منیب کسی است که او را جز حق مرجعی نباشد». و نیز گفته اند انابت بازگشت از حق بحق است نه بازگشت از چیزی غیر او، چه کسی که جز از حق تعالی بازگردد، انابت او بیهوده و تباه است. و نیز گفته اند انابت ترک اصرار و ملازمت استغفار است. و گفته اند انابت بر سه وجه است: انابت از سیئات بسوی حسنات و انابت از ماسوی الله بسوی خدا و انابت از خدا بخدا. و بعضی از اهل معرفت گفته است انابت اخلاص است. (از کشاف اصطلاحات الفنون ص1373). و رجوع به انابه و انابه شود.
ای سوزنی بر اسب انابت سوار شو
بستان ز دست دیو فریبنده پالهنگ.سوزنی.
یکی از بندگان گنهکار پریشان روزگار دست انابت بامید اجابت بدرگاه حق جل و علا بردارد. (گلستان). و رجوع به انابه شود. || قلب را از تاریکی های شبهه بیرون آوردن است، و گفته اند انابت بازگشت از کل است بسوی آنکه کل از آن اوست و گفته اند انابت بازگشت از غفلت بسوی ذکر [ یادآوری خدا ]و از وحشت بسوی اُنس است. (از تعریفات جرجانی). نزد سالکان عبارت است از رجوع از غفلت بذکر، و گفته اند توبه در افعال ظاهری است و انابت در افعال نهانی و امور مربوط به باطن یعنی در اموری که بین بنده و حق تعالی است. و نیز گفته اند انابت بازگشت بخداست از هر چیزی. و شیخ شهاب الدین گفته است: «منیب کسی است که او را جز حق مرجعی نباشد». و نیز گفته اند انابت بازگشت از حق بحق است نه بازگشت از چیزی غیر او، چه کسی که جز از حق تعالی بازگردد، انابت او بیهوده و تباه است. و نیز گفته اند انابت ترک اصرار و ملازمت استغفار است. و گفته اند انابت بر سه وجه است: انابت از سیئات بسوی حسنات و انابت از ماسوی الله بسوی خدا و انابت از خدا بخدا. و بعضی از اهل معرفت گفته است انابت اخلاص است. (از کشاف اصطلاحات الفنون ص1373). و رجوع به انابه و انابه شود.