ان
[اَن ن] (ع مص) نالیدن. (یادداشت مؤلف). نالیدن کسی: أنّ الرجل أناً و انیناً و اناناً و تأناناً (از باب ضرب). (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || ریختن. (یادداشت مؤلف): أنّ الماء أنّاً؛ ریخت آن آب را. || گاه بمعنی «کان» آید، کقولهم لاافعله ما ان فی السماء نجم؛ یعنی نمی کنم این کار را تا در آسمان ستاره ای هست. و همچنین لاافعله ما ان فی الفرات قطره. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).