ان
[اَ] (اِ) بلغت زند و پازند، مادر. والده. (از برهان قاطع) (از آنندراج) (از انجمن آرا)(1). || هرگاه در آخر کلمه آرند افادهء فاعلیت کند، مانند افتان و خیزان. (از برهان قاطع) (از آنندراج) (از انجمن آرا). رجوع به «آن» در همین لغت نامه شود.
(1) - هزوارش ana، پهلوی e به معنی این، در گیلکی an(این) بعکس متن، و هزوارش «آن» در برهان قاطع «زک» آمده است. (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).
(1) - هزوارش ana، پهلوی e به معنی این، در گیلکی an(این) بعکس متن، و هزوارش «آن» در برهان قاطع «زک» آمده است. (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).