امر
[اَ مَرر] (ع ن تف) تلخ تر. (منتهی الارب) (ترجمان ترتیب عادل) (مهذب الاسماء) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). مقابل احلی. و قول خداوند است و الساعه ادهی و امر؛ قیامت فضیح تر و تلخ تر است. (ناظم الاطباء). || محکم کارتر. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). گویند: فلان امر عقداً منه؛ فلان محکم کارتر است از او. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و مؤنث آن مُرّی است. (از اقرب الموارد). زنی از عرب گفته است: صغراها مراها. (از اقرب الموارد). و رجوع به مری شود. || (اِ) تلخ روده. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || روده های سرگین. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). و آن مانند لفظ اعم است برای جماعت. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || سختی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گویند: لقبت منها الامرین؛ دیدم از وی سختیها و تلخیها. (منتهی الارب).