ابن الارض
[اِ نُلْ اَ] (ع اِ مرکب) غریب. مسافر. || آن گیاه که زود دررسد و زود وابرسد. (مهذب الاسماء). || گیاهی است مانند مو و آنرا میخورند. (منتهی الارب). نوعی از تره ها. || غدیر. (تاج العروس). و ظاهراً مصحف غریب یا غراب باشد. || ذئب. گرگ. (المزهر). || غراب. کلاغ. (المزهر).