امان
[اُمْ ما] (ع ص) امانت دار و معتمدالیه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). شخص امینی که بدو امانت سپارند. (از اقرب الموارد). || کشاورز. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (ناظم الاطباء). زَرّاع. (اقرب الموارد). || هرکه بر اصل خلقت خود بود و کتابت و حساب نیاموخته باشد. (منتهی الارب) (از آنندراج). آنکه نوشتن و خواندن نداند. (از متن اللغه). آنکه نوشتن نتواند چون بیسواد. من لایکتب کأنه امی. (قاموس) (تاج العروس) (از ذیل اقرب الموارد). || کودن و گول قلیل الکلام. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شخص کندزبان ناتوان و بیکاره و کم سخن. (از ذیل اقرب الموارد، ذیل امم).