الیل
[اَ] (ع مص) نالیدن بیمار. (مصادر زوزنی) (از اقرب الموارد). || تفتگی و بی آرامی تب. (منتهی الارب). اضطراب و بی آرامی بسبب تب. (از ذیل اقرب الموارد). || بی فرزند گردیدن زن. (ناظم الاطباء). ثُکل. (ذیل اقرب الموارد). || (اِ) ناله. (منتهی الارب). انین. (از ذیل اقرب الموارد). و گویند: له الویل و الالیل؛ یعنی او را عذاب و ناله و فریاد است. (منتهی الارب). || آواز سنگریزه ها و سنگ. || آواز آب. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد).