الیاس
[اِلْ] (اِخ) قلندر (مولانا...). معاصر سلطان اویس بن شیخ حسن (776 ه . ق.). خواندمیر در حبیب السیر گوید: هم در آن ایام خواجه نجیب الدین برادر امیر شمس الدین زکریا وزیر گردید و مولانا الیاس قلندر که با آن امیر و وزیر صفایی نداشت این قطعه نظم کرد و بر لوح بیان نگاشت:
امارت بر سلیمان شد مقرر
وزارت بر نجیب دنگ حیران
فلک زانرو همی گوید جهان را
که آن یک آصف و آن یک سلیمان(1).
(حبیب السیر چ خیام ج3 ص240).
(1) - کذا و ظ: آنک... و اینک.
امارت بر سلیمان شد مقرر
وزارت بر نجیب دنگ حیران
فلک زانرو همی گوید جهان را
که آن یک آصف و آن یک سلیمان(1).
(حبیب السیر چ خیام ج3 ص240).
(1) - کذا و ظ: آنک... و اینک.