الیاس

معنی الیاس
[اِلْ] (اِخ)(1) نام پیغمبری است علیه السلام. (مهذب الاسماء). لفظ اعجمی است. (المعرب جوالیقی ص13). نام پیغمبریست مشهور و او پسرزادهء سام بن نوح و عم خضر است. (از برهان قاطع) (از هفت قلزم). برادر خضر است و همراه او آب حیات خورده، از اینرو همیشه زنده است و چنانکه خدمت بَرّ به خضر مفوض است همچنین خدمت بحر به الیاس مقرر میباشد. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). نام برادر خضر. (مؤید الفضلاء). ابن البلخی گوید: بعد از حزقیل الیاس بن الیسع که از جملهء انبیاست و بعد از الیاس ایلاف بود... (فارس نامه ص40). الیاس بن یاسین(2) یا ابن فنحاص نبی، و او مبعوث بتقویت دین موسی و هدایت مردم بعلبک، و احب (ظ: احاب) ملک ایشان بود و او را عمر ابد است مانند خضر. (از حبیب السیر چ خیام ج1 صص107 - 109). وی تا قیامت زنده است و در دریاها باشد و درماندگان دریا و کشتیها را یاری دهد چنانکه خضر در خشکی مسافران خشکی را(3) و گویند قبر او در بقاع کلب موضعی نزدیک دمشق است. (یادداشت مؤلف). در قرآن کریم (37 / 123 و 130) بصورتهای الیاس و الیاسین آمده و هر دو همین پیغمبر بنی اسرائیل است. صاحب قاموس کتاب مقدس آرد: ایلیا (= الیاس) پیغمبر بنی اسرائیل معاصر آحاب پادشاه اسرائیل بود. خداوند او را برای تخویف پادشاه مذکور فرستاد و پس از مدت پانزده سال نبوت بطور عجیبی بسرای باقی انتقال یافت. در صحیفهء ملاکی نبی مسطور است که الیاس قبل از آمدن مسیح به این جهان آید، و خود مسیح فرموده است که یحیای تعمیددهنده همان ایلیا (الیاس) بود و باید دانست که الیاس صاحب کتاب نبود زیرا که بهیچ رو خبری در خصوص نویسندگی او بجز رساله ای که به یهورام پادشاه یهود نوشت نیست و الحق پیغمبری شجاع، غیور، امین و متعصب بود - انتهی. سامی بک گوید: الیاس یکی از انبیای بنی اسرائیل و از اهالی بعلبک بود. 9 قرن قبل از میلاد در زمان آخاز (ظ: احاب) میزیست و بنی اسرائیل را براه راست و ترک بت پرستی دعوت میکرد ولی قوم دعوت وی را اجابت نمیکردند و به تعقیب و تعذیبش میپرداختند و از این رو اکثر اوقات را در صحاری و مغاره ها بسر میبرد. هرچه خوارق عادات و معجزات از وی بظهور میرسید انکارش میکردند، عاقبت الیسع علیه السلام را در نبوت خلف و وارث خود قرار داد و در تاریخ 880 ق. م. به آسمانها عروج کرد. (از قاموس الاعلام ترکی ج2). در تاریخ بلعمی (چ بهار ص525) چنین آمده: پس چون سالها برین آمد و دین بت پرستی در بنی اسرائیل فراخ شد، خدای عز و جل الیاس را به پیغامبری بفرستاد بشهری از شهرهای شام، و اندر وی ملکی بود بت پرست [ احاب نام، و او را زنی بود نام آن زن ازبل، و آن ملک ] بتی داشت بزرگ، آنرا پرستیدی و نام آن بت بعل بود(4)چنانک خدای تعالی گفت: أ تدعون بع و تذرون احسن الخالقین. (قرآن 37/125). پس الیاس بیامد و مردمان را بخدای خواند، و از بت پرستیدن بعل نهی کرد و شریعت دین تازه کرد. و الیاس از فرزندان هرون بن عمران بود و نسبت او الیاس فنخاص بن العازاربن هارون بن عمران(5) بود، و گروهی گفتند که زنی بود اندر بنی اسرائیل، بعل نام، ایشان او را پرستیدندی. پس الیاس بیامد و آن ملک را با خلق بخدای خواند، ملک بگروید، و آن خلق نگرویدند. ملک همه شهر را نتوانست هلاک کردن، الیاس را وزیر کرد و نیکو همی داشت و می بودند و هر دو خدای را همی پرستیدند، چون روزگار برآمد ملک پشیمان شد و باز بر سر بت پرستیدن شد و الیاس از او جدا شد، و مر خدای را عز و جل دعا کرد، و خدای گفت الیاس آسمان را فرمان بردار تو کردم. الیاس گفتا: یا رب باران از آسمان بازگیر، پس باران نیامد و قحط افتاد و ایشان الیاس را طلب کردند که بکشند، گفتند این قحط از قبل الیاس است. الیاس پنهان شد و اندر آن شهر [ هر شبی اندر خانه ای پنهان بودی و آن قحط سه سال بماند و ] خلق بسیار بمردند، و چهارپایان و مرغان همه بمردند در آن نواحی، و کس نان نیافت که بخوردی مگر الیاس [ که هر جا او شدی نان با او بودی ] و چنان شد که هرگاه از سرایی بوی نان یافتندی گفتندی مگر الیاس آنجا بوده است، و الیاس بخانهء گنده پیری اندر شد، و او را پسری بود نامش الیسع و مقعد بود و مبتلا، خدای تعالی بدعای الیاس او را درست گردانید، و این پیرزن او را به الیاس داد تا خدمت او همی کرد. و این الیسع بن اخطوب بود، و [ چشم او ]تباه شده بود و چون الیاس در خانهء ایشان بود او را دعا کرد و نان داد تا بهتر شد. و این پیرزن گفت این پسر مرا دیده ور کردی و مرا نان نیست که او را دهم. تو بهتر دانی با این پسر، و بدو سپردش. پس الیاس آن شب آنجا بود و دیگر روز برفت، هر کجا با او شدی الیسع با او بودی، تا سه سال برآمد بر این قحط. آن گاه الیاس ز آنجا که بود بیرون آمد و الیسع با او، و آن ملک را گفتند که [ سه سال است که شما ]بسختی اندرید و اینکه شما پرستید شما را فریاد نخواهد رسیدن و نتواند رسید و اگر چنان است که فریاد رسد او را خواهش کنید تا شما را از این سختی برهاند، و اگر نتواند کردن تا من خدای خویش را بخوانم تا شما را از این سختی برهاند، آنگه شما او را بپرستید. گفت: راست همی گوید. آنگه ایشان بت را از شهر بیرون بردند و هرچند او را خواندند پاسخ و اجابت دعا نیافتند. الیاس دعا کرد، پس هم در ساعت باران آمد و غله برست، و گیاه بر زمین پدید آمد، چون کار برآمد ایشان باز کافر شدند، و الیاس علیه السلام آن دعا از آن کرد که خدای بدو وحی فرستاد که ای الیاس این چندین هزار خلق و چهارپایان هلاک کردی! الیاس گفت: چنان که هلاک ایشان بدعای من کردی، رستگاری ایشان نیز بدعای من کن، و آن دعای دیگر بکرد. پس از مدتی باز کافر شدند. الیاس را از ایشان دل سیر شد و الیسع را خلیفت خویش کرد، و خدای تعالی او را زندگانی دراز کرامت کرد تا نفخ صور نخستین، و مأوی و مسکن او اندر بیابانها کرد و آنجاش آرام داد(6). چون او بشد خدای تعالی الیسع را پیغامبری داد که خلیفت او بود - انتهی : و اِنّ الیاس لمن المرسلین. (قرآن 37/123).
همچو کرباسی که از یک نیمه زو الیاس را
کرته آید وز دگر نیمه یهودی را کفن.
ناصرخسرو.
لبت چون چشمهء الیاس و من اسکندر تشنه
نصیب من مکن زان چشمهء الیاس یأس ای جان.
سوزنی.
ماه دوهفته ندارد چو یکی چشمهء میم
دهن تنگ و در او چشمهء خضر و الیاس.
سوزنی.
چو خضر از سرچشمه خوردیم آب
هم الیاس را رهنمون آمدیم.خاقانی.
شاه از برای حرمت خضر از طریق لطف
الیاس را بداد برات امان آب.خاقانی.
بر تخت شهنشاهی و بر مسند عزت
الیاس(7) بقا باش که فردوس لقایی.خاقانی.
و رجوع به قصص الانبیاء چ یغمائی صص338 -342 و مجمل التواریخ و القصص (فهرست) و حبیب السیر چ خیام ج1 صص106 - 109 و 42 و 191 و تاریخ گزیده چ لندن ص21، 50 و 51 و لغات تاریخیه و جغرافیهء ترکی ج1 ص249 و مناقب الامام احمدبن حنبل ص143 و المعرب جوالیقی ص13 و هم کلمهء «اِلی» (اِخ) شود.
.(حاشیهء برهان چ معین)
(1) - Ilias. Elijah. (2) - چنین است در حبیب السیر ولی در تاریخ گزیده (چ لندن ص51) یامین ضبط شده است.
(3) - الیاس را موکل بیابانها نیز گفته اند. رجوع بمطالب بعد شود.
(4) - در کشف الاسرار (ج 8 ص294) آمده: سبطی از ایشان بت پرست شدند در نواحی شام جایی که بعل بک گویند و نام آن بت که میپرستیدند بعل بود و به سمیت مدینتهم بعلبک.
(5) - در کشف الاسرار (ج8 ص294) چنین است: الیاس بن بشیربن فنخاص بن العیزاربن هرون بن عمران، و قیل هو ابن عم الیسع. و بعثت وی بعد از حزقیل پیغامبر بود...
(6) - در کشف الاسرار (ج8 ص296) آمده: فرفع الله الیاس من بین اظهرهم... و قال بعضهم الیاس موکل بالفیافی و الخضر موکل بالبحار...؛ یعنی خدای الیاس را از میان بنی اسرائیل به آسمانها برد... و گفته اند: وی موکل بیابانها و خضر موکل دریاهاست.
(7) - ن ل: ادریس.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.