الوا
[اَلْ / اِلْ] (اِخ)(1) نیزه دار رستم. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (فرهنگ جهانگیری) (آنندراج). نام پهلوان زابلی و نیزه دار رستم که بدست نوش آذر کشته شد. (فرهنگ شاهنامهء شفق). نام سلاحدار رستم. کاموس کشانی او را کشت. (مؤید الفضلا) (شرفنامهء منیری). نام شخصی که نیزهء رستم را برمیداشته و نیزه دار او بوده است و به این معنی بکسر اول هم آمده است. (برهان قاطع) :
یکی کابلی بود الوا بنام
سبک تیغ کین برکشید از نیام
کجا نیزهء رستم او داشتی
پس پشت او هیچ نگذاشتی.
فردوسی (از جهانگیری).
(1) - رجوع به فرهنگ نظام شود.
یکی کابلی بود الوا بنام
سبک تیغ کین برکشید از نیام
کجا نیزهء رستم او داشتی
پس پشت او هیچ نگذاشتی.
فردوسی (از جهانگیری).
(1) - رجوع به فرهنگ نظام شود.