ابناءالسبیل
[اَ ئُسْ سَ] (ع اِ مرکب) مردم راهگذری. مردم رهگذری. راهگذریان. مردم کاروانی که در زادبوم خویش توانگر و اکنون در سفر بی برگ و درویش مانده اند. جِ ابن السبیل :
روز دیگر بهر ابناءالسبیل
روز دیگر مر مکاتب را کفیل.مولوی.
گفت ای پشت و پناه هر نبیل
مرتجی و غوث ابناءالسبیل.مولوی.
و رجوع به ابن سبیل شود.
روز دیگر بهر ابناءالسبیل
روز دیگر مر مکاتب را کفیل.مولوی.
گفت ای پشت و پناه هر نبیل
مرتجی و غوث ابناءالسبیل.مولوی.
و رجوع به ابن سبیل شود.