الجزایر

معنی الجزایر
[اَ جَ یِ] (اِخ)(1) کشوری است در شمال غربی آفریقا، مساحت آن در حدود سه ملیون هزارگز مربع و سکنهء آن 8931000 تن است که از آن یک میلیون غیر مسلمان و از این یک میلیون 700000 تن فرانسوی هستند. از شمال به دریای مدیترانه و از مشرق به غرب تونس و از جنوب به صحراء و از مغرب ببلاد مغرب اقصی محدود است. الجزایر به سه منطقه تقسیم میشود:
اول - منطقهء تل که میان کوه «الاطلس» و دریای مدیترانه قرار دارد و سرزمین زراعی است. دوم - جلگه های مرتفع که برای چراگاه چارپایان مناسب است و دریاچه هایی شور دارد. سوم - جبل اطلس صحراوی که در بعضی جاها دارای واحه هایی است.
محصولات زراعی آن: حبوبات، انگور، زیتون، میوه ها، سبزیها، توتون، پنبه، و محصولات معدنی آن آهن، ارزیز، رصاص، فسفات، و فرآورده های صنعتی آن مواد خوراکی، شیمیایی و گیاهی است.
تقسیمات اداری: الجزایر به 13 ایالت تقسیم شده است بدین قرار: الجزایر، بطنا، بونه، قسنطینه(2) (کنستانتین)، المدیه، مستغانم، اُران، اورلئانس وبل (ارلینزفیل)، وهران، سطیف، تیاره، تیزی اوزو، تلمسان. و مناطق سه گانهء جنوبی: تقرت، غردایه و عین الصفراء نیز جزء الجزایرند و از نظر ادارهء حکومت بدان می پیوندند. و همچنین است واحات یا واحات صحرا که شامل سرزمینهای خشک و لم یزرع و دارای معادن نفت است. پایتخت این کشور الجزایر است که 500000 تن سکنه دارد و بندری تجاری مهم بر دریای مدیترانه و شهری صنعتی است، خوراکها و صنایع شیمیایی و پارچه بافی از جملهء مصنوعات آنست و دانشگاه معروفی دارد. شهرهای معروف الجزایر بدین قرار است:
الجزایر، وهران، فلیپ ویل (فلیبفیل)، بونه، بجایه (همهء اینها بندرند)، قسنطینه، سطیف، بلیدا، سیدی بن عباس، تلمسان، وُجدَه. در کیهان سال 41 چنین آمده است: مساحت الجزایر چهار برابر مساحت فرانسه و نزدیک به یک برابر و نیم مساحت ایران است، و جمعیت آن در حدود نه میلیون تن است که از این عده یک میلیون تن فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، مالتی و مسیحی هستند و بقیه مسلمانند و به زبان عربی تکلم میکنند، درین کشور هر سال 3 میلیون تن آهن، 705000 تن فسفات و 280000 تن زغال بدست می آید، در جنوب و جنوب شرقی الجزایر معادن وسیع نفت نیز هست.
تاریخچهء الجزایر: قبل از تجاوز فرانسه، الجزایر دارای استقلال کامل بود و ادارهء آن بعهدهء یک تن بود که لقب «دای» داشت. سرتاسر کشور مرکب بود از 3 استان بزرگ که ادارهء هر یک از استانها بعهدهء یک «بای» بود. الجزایر با کشورهای مختلف جهان روابط دیپلماسی داشت. کشتیهای متعدد این دولت گندم و سایر محصولات و تولیدات کشور را به نقاط مختلف جهان صادر میکرد. فکر تصرف الجزایر از پایان قرن هشتم هجری ببعد، یعنی از زمان انقضای جنگهای صلیبی که با فداکاریهای صلاح الدین ایوبی بنفع مسلمانان پایان یافت بوجود آمد. در سال 1146 ه . ق. «لاوی کری» کشیش معروف که مطالعاتی در کشورهای آسیایی و افریقایی داشت رسماً اعلام کرد: «رسالت الهی به ما حکم میکند که مردم الجزایر را تابع دین مسیح کنیم و تمام این نقاط را به نور تمدن انجیل منور سازیم». بدین ترتیب و با بهانه های مذهبی فکر اشغال الجزایر بوجود آمد و سرانجام در پنجم ژوئیهء 1830 م. (تیرماه 1209 ه . ش.) نیروهای فرانسوی پس از نبردی که 22 روز ادامه داشت وارد شهر الجزایر پایتخت الجزایر شدند، «دای» تسلیم شد و نیروهای نظامی دولتی متواری گشتند، ولی چنانکه خواهیم دید مردم این کشور هرگز تسلیم نشدند و تا پیروزی نهایی به نبرد ادامه دادند.
نخستین جنگ: مردم بسرکردگی «امیر عبدالقادر» و پدرش «محیی الدین» پس از تصرف الجزیره و شهرهای دیگر در «میلیه» جلو ژنرال «کلوسیل» را گرفتند. در سال 1213 ه . ش. عبدالقادر فرانسویان را ناچار به عقد قراردادی کرد که بر طبق آن مسلمانان دارای آزادی در بجا آوردن احکام مذهبی و رفت و آمدهای تجاری شدند و اسیران خود را نیز پس گرفتند. عبدالقادر تا سال 1226 ه . ش. مبارزات مردم را رهبری کرد و در مقابل 180 هزار متجاوز فرانسوی ایستاد، ولی فرانسویان بتدریج قراردادها را زیر پا گذاشتند و سرانجام در این سال عبدالقادر را دستگیر کردند و نخستین مرحلهء مقاومت منظم الجزایریان را موقتاً درهم شکستند. پنجسال بعد «محمدبن عبدالله» و پسرش «سیدسلیمان» در واحه های جنوب بمدت 20 سال بر ضد نیروهای فرانسه دست بمقاومت منظم زدند ولی در سال 1249 ه . ش. در «سیدان» شکست خوردند و مرحلهء دیگری از مبارزات مردم الجزایر بدون نتیجه پایان یافت. پس از این مراحل «محمد مقراتی» و «شیخ حداد» با صد هزار تن فرانسویان را نزدیکی ساحل مدیترانه عقب زدند، ولی شدت عمل و خشونت فرانسویان و مرگ «مقراتی» در سال 1251 ه . ش. مردم را ناچار به عقب نشینی کرد. یک انقلاب مهم دیگر در سال 1295 ه . ش. در کوه «اوراس» روی داد، باز هم نتیجهء لازم بدست نیامد. بدین ترتیب مردم الجزایر در همین حال که خود را مهیای مقاومتهای مثبت بعدی میکردند مهر سکوت بر لب زدند و با بی اعتنایی بسربازان فرانسوی و بایکت آنان که بشدت فرانسویان را ناراحت میساخت دست بمبارزهء منفی زدند.
انقلاب قسطنطنیه: نخستین انقلاب پس از این دوران طولانی سکوت در سال 1324ه . ش. از شهر قسطنطنیه یا قسنطینه (واقع در شمال شرقی الجزایر) آغاز شد. در این سال که جنگ جهانی دوم در شرف پایان بود مردم الجزایر که خود را حتی الامکان آمادهء کسب استقلال کرده بودند قیام کردند، ولی فرانسه با شدت عمل غیر منتظره در برابر این قیام ایستاد و 45000 تن از مردم الجزایر را کشت و بدین ترتیب به آنان آموخت که خود را برای جهاد وسیعتر و طولانی تر آماده کنند و آنان نیز همین کار را کردند. در الجزایر 3 میلیون هکتار اراضی قابل کشاورزی هست. در مادهء پنجم قراردادی که در همان سال 1209 ه . ش.از طرف ژنرال «بورمون» فرانسوی به الجزایر تحمیل شده بود فرانسه تعهد کرد که به اراضی مردم دست درازی نکند ولی پس از استقرار در این کشور، دست بمصادرهء اراضی و اموال عمومی زد بطوری که قسمت عمدهء زمینهای اراضی در اختیار اقلیت فرانسوی قرار گرفت و 6 میلیون و 500 هزار کشاورز الجزایری فقط 3 میلیون هکتار زمین نامرغوب قابل کشت داشتند. متجاوزان برای اجرای این تصمیمات عدهء زیادی را تبعید و زندانی کردند بطوری که دولت فرانسه ناچار شد هیأتی را برای رسیدگی به وضع اراضی به الجزایر بفرستد، این هیأت در گزارش خود نوشت: در خلال یک شب و روز مملکت الجزایر به یک صحنهء بزرگ ظلم و غضب تبدیل شده است، فقط کسانی میتوانند اراضی خود را حفظ کنند که یکی از استقلال طلبان را به قوای فرانسه معرفی کنند و البته این نوع اشخاص پست در الجزایر بسیار کمیابند.
جنبش آزادیبخش: اما جنبش اصلی و آزادیبخش الجزایر و استخوان بندی آن، در سال 1316 ه . ش. «مصالی»، «عمران»، «عبدالرحمن کیوان» و عده ای دیگر از رهبران الجزایری حزب «انتصارالحریات الدیمقراطیه» (پیروزی و کسب آزادی و دموکراسی) را تأسیس کردند ولی پس از قتل عام بهار 1324 ه . ش. در قسطنطنیه این حزب غیر قانونی اعلام شد و رهبران حزب بطور مخفی مبارزهء استقلال طلبانهء خود را ادامه دادند در خرداد همان سال اکثریت کمیتهء رهبری حزب که 28 تن بودند تصمیم خود را برای شروع انقلابات عمومی گرفتند و «مولای مرباح»، «مصالی» و «احمد مرغنه» را که مخالف این اقدام بودند برکنار کردند. در آغاز پاییز همین سال طبق دستور کمیتهء رهبری، انقلاب شروع شد و در یک روز در 68 شهرستان الجزایر مؤسسات و پادگانهای فرانسه مورد حمله قرار گرفت. این 28 تن که پس از شروع انقلاب «جبههء آزادیبخش الجزایر» را بمنظور رهبری نظامی انقلاب تشکیل دادند عبارت بودند از دکتر محمدالامین دباغین (رهبر کل جبهه)، احمد بن بلا، عمران، عبدالرحمن کیوان، دکتر حسین آیت، احمد و محمد خیضر، محمدبودیاف، دکتر محمد اشرف، محمد یزید، عبدالحمید مهری، احمد بودا، محمدالعربی مهیدی که در زیر شکنجهء فرانسویان جان سپرد، و 16 تن دیگر. پس از تأسیس جبهه اعلام شد که هیچ حزبی نمی تواند بجبهه ملحق شود مگر آنکه قب انحلال خود را اعلام نماید و سپس افراد آن به عضویت جبهه درآیند تا یکپارچگی کامل در جهاد و انقلاب محفوظ بماند و جبهه که نمایندهء تمام مردم الجزایر است بتواند وظیفهء خود را بهتر و زودتر انجام دهد. جمعیت «العلماء» و حزب «احباب بیان الحریه» که رهبری اولی با شیخ محمد بشیر الابراهیمی، محمد توفیق المدنی و شیخ العربی البستی، و رهبری دوم با فرحت عباس و دکتر احمد فرانسیس بود، فوراً منحل شدند و به جبهه پیوستند. هنگام شروع انقلاب در 1334 ه . ش. عدهء ارتش انقلابیان که آن وقت شکل پارتیزانی داشت به 3 هزار تن میرسید، مردم الجزایر قبل از شروع انقلاب سعی میکردند تا با مذاکرات مسالمت آمیز استقلال خود را تحقق بخشند ولی فرانسه بهیچوجه زیر بار نرفت و مردم الجزایر نیز پس از شروع انقلاب که مراحل ابتدائی آن علنی بود مرکز خود را در کوههای اوراس و شمال قسطنطنیه و مناطق القبایل قرار دادند. طولی نکشید که عدهء افراد ارتش آزادیبخش از 15 هزار تن نیز تجاوز کرد. گذشته از این گروه، آن عده از مردم نیز که بکار و زراعت و سایر امور اشتغال داشتند بهمکاری غیر مستقیم با برادران قهرمان خود پرداختند و دستورات جبهه را در مورد اعتصاب و اعتراض و غیره بکار می بستند، حتی کشتارهای دسته جمعی از طرف فرانسویان نیز این مردم را از ادامهء مبارزات استقلال طلبانه بازنمیداشت. در روز اول انقلاب اعلامیهء مفصلی از طرف جبههء آزادی الجزایر انتشار یافت، در این اعلامیه هدف انقلابیان بخوبی تشریح شده بود، کلیهء مردم الجزایر این اعلامیه را پذیرفتند، و در نتیجه فشار قوای فرانسه بر مردم عادی الجزایر بحدی زیاد شده بود که طی 3 سال اول 400 هزار تن از کسبه و مردم عادی الجزایر به تونس گریختند. مهمتر اینکه بر طبق آمار منتشر شده اکثر شهدای الجزایر از میان همین مردم خارج از میدان جهاد میباشند، از همین زنان و کودکان و پیرمردان که به زندگی عادی خود ادامه می دادند. اقدام ملیون الجزایر از همان آغاز کار قاطع و سریع و فداکارانه بود و کشتارهای وحشیانه آنان را از ادامهء راهی که در پیش گرفته بودند بازنمیداشت.
ستاد ارتش آزادیبخش الجزایر: در مدت هشت سال هر روز ارقام کشته شدگان افزایش می یافت، ولی روزبروز بر مبارزهء دلیرانهء مردم الجزایر و به همین نسبت بر شدت عمل و ترور و کشتار فرانسویان افزوده میشد. از اوایل مهرماه 1334 ه . ش. تحول بزرگی در کار انقلابیان بعمل آمد و یک جبههء نظامی آنان در مغرب الجزایر شروع بکار کرد. این اقدام فرانسویان را بیش از پیش مضطرب ساخت و نیروهای اعزامی فرانسه در الجزایر رو به تزاید گذاشت و به 600 هزار سرباز مسلح بالغ شد. بسیاری از این افراد از اعضای لژیون معروف فرانسه بودند و در مقابل الجزایریان چنان شدت عمل از خود نشان دادند که صفحه های ننگینی در تاریخ بجای گذاردند و در مقابل صفحات افتخارآمیزی نیز در تاریخ الجزایر باز شد و نام افراد فداکاری مانند جمیله بوحیرد و جمیله بوپاشا در آن صفحات می درخشد. آمار کشته شدگان در 19 ماه آغاز نبرد الجزایر به 10500 تن رسید.
هفتهء خون: بزرگترین رقم کشتار الجزایر مربوط به هنگامی است که مسألهء این کشور در سازمان ملل متحد مطرح گردید. جبههء آزادی الجزایر روز هفتم اسفند 1335 ه . ش. مردم را به یک اعتصاب 8 روزه دعوت کرد و از فردای آن روز اعتصاب آغاز شد و در همین روز فرانسویان ارتباط الجزایر را با دنیای آزاد بکلی قطع کردند و برای درهم شکستن اعتصاب کوشیدند ولی کوششهای آنان بجایی نرسید و در این هفته جمعاً 700 تن از ملیون و 45 سرباز فرانسوی بقتل رسیدند و بطور کلی از آغاز نبرد تا پایان هفتهء اعتصاب بیش از 2500 تن از سربازان فرانسوی و 17000 تن از ملیون بقتل رسیده بودند پس از پایان اعتصاب نیز از شدت مبارزه کاسته نشد و تا اردیبهشت ماه 1337 ه . ش. که بدنبال تشنجات شدید سیاسی در فرانسه، ژنرال دوگل زمامدار شد، کشتار همچنان ادامه داشت چنانکه در قتل عام دهکدهء کازبا (واقع در کوهستانهای شرقی الجزیره که ملیون از این دهکده برای عبور از شرق الجزیره به نقاط جنوبی استفاده میکردند) 302 تن پیر و جوان مسلمان کشته شدند و زنان و کودکان از فرط وحشت گرفتار اختلالهای عصبی شدند.
دستگیری سران جبهه: روز اول آبان 1335 ه . ش. پنج تن سران جبههء آزادی الجزایر بدست فرانسویان ربوده شدند. دستگیرشدگان احمد بن بلا، محمد حفیدا، مصطفی لاشف، محمد بودیاف و حسین احمد بودند و دستگیری این پنج تن موج عظیمی از احساسات مردم جهان را علیه دولت فرانسه برانگیخت.
مرحلهء جدید: در اوایل سال 1338 ه . ش. مقارن با روی کار آمدن ژنرال دوگل مرحله ای تازه در مبارزات مردم الجزایر آغاز شد. در 29 شهریور سران جبهه های آزادی بخش الجزایر تشکیل دولت آزاد را به ریاست فرحت عباس اعلام کردند و در کابینهء این دولت احمد بن بلا معاون نخست وزیر و کریم بل قاسم وزیر جنگ بود.
در مهرماه سال 1337 ه . ش. ژنرال دوگل که پیش از این به کمک کمیتهء نجات ملی در الجزایر روی کار آمده بود نردبان ترقی خود را سرنگون ساخت بدین ترتیب که بنا به دستور او افسران ارتش فرانسه از کمیتهء انقلابی خارج شدند، بدنبال این تصمیم فرانسویان مقیم الجزایر اعتصاب کردند ولی ژنرال دوگل بکوشش خود برای حل مسألهء الجزایر ادامه داد و ملیون الجزایر نیز اعلام کردند که برای مذاکره با دولت فرانسه آماده اند. در آبان ماه سال 1339 ه . ش. یکبار دیگر افراطیان الجزایر (کمیتهء نجات ملی) طغیان کردند ولی با شکست مواجه شدند، و این بار افراطیان، مسلمانان الجزایر را قتل عام میکردند. در دیماه 1339 ه . ش. رفراندوم دوگل برای خودمختاری الجزایر انجام شد. اما افراطیان دست راستی که سازمان ارتش سری را تشکیل داده بودند مانع از این شدند که مسألهء الجزایر حل شود و ژنرال شال فرمانده نظامی فرانسه در الجزایر علیه دوگل کودتا کرد، اما این کودتا نیز بی ثمر ماند. سرانجام قرارداد آتش بس در آخرین روزهای بهمن میان ملیون الجزایر و فرانسه به امضا رسید و در اسفند 1340 ه . ش. قرارداد آتش بس اجرا شد و بدین ترتیب بجنگ و خونریزی که در حدود 8 سال ادامه داشت پایان داده شد و اخیراً پس از اعلام آتش بس، قراردادی میان الجزایر و فرانسه در شهر اویان منعقد شد که بنام قرارداد اویان معروف است. بموجب این پیمان دولت الجزایر با حفظ تعهداتی در قبال فرانسه به استقلال نایل شد اما این پیمان نیز مورد اعتراض الجزایر است و شاید در آیندهء نزدیک دولت الجزایر آن را لغو کند. رجوع به کتاب الجزایر و مردان مجاهد تألیف حسن صدر و مجلهء کاوش شمارهء 7 و قاموس الاعلام ترکی شود.
(1) - Algerie. این کشور را در قدیم نومیدی Numidieمیگفتند، رجوع به لاروس و ایران باستان ج 1 ص27 و ج 2 ص1865 شود.
(2) - چنین است در متن اعلام المنجد و در نقشهء جغرافیایی آن.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.