اکوان
[اَکْ] (اِخ) یا اکوان دیو. دیو معروف که با رستم جنگ کرد و کشته شد. (از فرهنگ لغات شاهنامه). نام دیوی که رستم را به دریا انداخته بود و بعد به دست رستم کشته شد. (از برهان) :
نخسبیده بُد رستم پهلوان
که اکوان دیو اندر آمد دمان.فردوسی.
و رجوع به اکواد و مزدیسنا و ادب پارسی ص56 و 163 و 289 و لباب الالباب ج 2 ص116 و مجمل التواریخ والقصص ص48 شود.
نخسبیده بُد رستم پهلوان
که اکوان دیو اندر آمد دمان.فردوسی.
و رجوع به اکواد و مزدیسنا و ادب پارسی ص56 و 163 و 289 و لباب الالباب ج 2 ص116 و مجمل التواریخ والقصص ص48 شود.