ابطال
[اَ] (ع اِ) جِ بَطَل. دلیران. شجاعان. دلاوران :
ابطال صف آرای درآیند به ابطال
اعلام جهانگیر درآرند به اعلام.مسعودسعد.
ابطال در ظلمات معرکه به نور شموع رماح و عکس مشاعل سلاح استضائه نمودند. (تاریخ معجم).
ابطال صف آرای درآیند به ابطال
اعلام جهانگیر درآرند به اعلام.مسعودسعد.
ابطال در ظلمات معرکه به نور شموع رماح و عکس مشاعل سلاح استضائه نمودند. (تاریخ معجم).