اقارب
[اَ رِ] (ع ص، اِ) جِ قریب. || جِ اقرب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نزدیکان و خویشان. (غیاث اللغات) (منتهی الارب) (آنندراج). خویشان و برادران و تبار نزدیکتر به نسب از جانب پدران. (ناظم الاطباء). خویشان و نزدیکان در نسب خواه از طرف پدر باشند یا مادر. (ناظم الاطباء) : فضلهء مکارم ایشان به ارامل و پیران و اقارب و جیران میرسد. (گلستان سعدی).
-امثال: الاقارب کالعقارب؛ نزدیکان چون عقربند (در گزندگی)؛ از ماست که بر ماست.
-امثال: الاقارب کالعقارب؛ نزدیکان چون عقربند (در گزندگی)؛ از ماست که بر ماست.