ابره
[اُ رَ / رِ] (اِ) هوبره. حُباری. آهوبره. چرز. چال. توغدری :
روزی که بازِ قهر تو پرواز می کند
در چنگ او عقاب فلک کم ز ابره است.
ظهیر فاریابی.
روزی که بازِ قهر تو پرواز می کند
در چنگ او عقاب فلک کم ز ابره است.
ظهیر فاریابی.