افسار
[اَ] (نف مرخم) بمعنی افساست که افسونگر و رام کننده باشد. (برهان) (هفت قلزم) (آنندراج). افسا. ساحر. چشم بند. افسونگر. (ناظم الاطباء).
- پری افسار؛ افسونگر پری. پری افسا.
- مارافسار؛ رام کننده و افسونگر مار. مارافسا.
و رجوع به افسا و ترکیبات آن شود.
- پری افسار؛ افسونگر پری. پری افسا.
- مارافسار؛ رام کننده و افسونگر مار. مارافسا.
و رجوع به افسا و ترکیبات آن شود.
فرهنگ فارسی هم صدا برای اندروید
برنامه فرهنگ فارسی هم صدا یک فرهنگ لغت فارسی به فارسی بر اساس فرهنگ لغت دکتر معین می باشد.
مشاهده جزئیات محصول
