افاده
[اِ دَ / دِ] (از ع، اِمص) در تداول عامیانه، کبر. برتنی. خودفروشی. تکبر. فیس. نخوت. عجب. (یادداشت بخط مؤلف). مأخوذ از تازی، اظهار فضل و شرف در صورتی که دارای آن نباشد. (ناظم الاطباء).
- افاده کردن؛ کبر نمودن. فیس کردن. (یادداشت بخط مؤلف). بخود بستن فضل و شرف. (ناظم الاطباء). افاده فروختن. رجوع به افاده فروختن و کردن شود.
- بی افاده؛ بی کبر. بی نخوت. غیرمتکبر.
- پرافاده؛ پرنخوت. بسیار متکبر. بسیار خودبین.
|| مأخوذ از تازی؛ بخشش. فایده. (ناظم الاطباء).
- افاده کردن؛ کبر نمودن. فیس کردن. (یادداشت بخط مؤلف). بخود بستن فضل و شرف. (ناظم الاطباء). افاده فروختن. رجوع به افاده فروختن و کردن شود.
- بی افاده؛ بی کبر. بی نخوت. غیرمتکبر.
- پرافاده؛ پرنخوت. بسیار متکبر. بسیار خودبین.
|| مأخوذ از تازی؛ بخشش. فایده. (ناظم الاطباء).